جستجو
-
۱تصویر
عریضه در مورد ارث
عریضه حاجی محمدی، کربلایی محمد کریم، کربلایی جلیل [خلیل؟]، و آغا بی بی، فرزندان مرحوم حاجی محمد جعفر رزاز، به حجةالاسلام آقای حاجی امام جمعه و جماعت مملکت فارس، جهت رسیدگی به متروکات و مخلفات پدرشان، چرا که سی و دو سال است پدرشان فوت کرده و حالا که برادر بزرگشان، مرحوم کربلایی علی (که به ملاحظه بزرگتری، تمام سهمالارث ورثه را تا به حال تصرف کرده بود) نیز فوت کرده، برادر دیگرشان، کربلایی مجید، بهاربند، حانوت رزازی و حانوت نان شیرینیپزی پدرشان را به ناحق تصاحب کرده است
-
۱تصویر
نامه منتصر لشکر به والده
احتمالا از منتصر لشکر خطاب به والده مکرمه که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی و شکایت از سفر که جز زحمت حاصل دیگری نداشته، اظهار نگرانی از اغتشاش تبریز و اینکه آیا حاجی خان آرد برایشان فرستاده است یا نه؛ اگر مشهدی بیرامعلی، که به گفته نور چشمی عمید لشکر پیش مخاطب است، خوب خدمت کند او هم جبران خواهد کرد؛ درباره تحصیل نور چشمان میرزا محمود خان و میرزا احمد خان و وضعیت محمد خان پرسیده؛ از مخاطب خواسته که احوالات خود را از عمید لشکر بخواهند که بنویسد؛ اگر حاجی آرد نفرستاده از عمید لشکر گندم بگیرند و آرد ذخیره کنند، از بازار نان تهیه کنند و نان را هم ذخیره کنند؛ سفارش بستن در میانی حیاط...
-
۳تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: دریافت پاکت حاوی لوایح و نامههای آقای مقتدر و منتصر و رساندن آنان به صاحبانشان و اینکه خودشان جواب میدهند؛ با اشاره به درخواست مخاطب برای صورتحساب مخارج خانه میگوید که این حسابها در جایی ثبت نشده و کسی نمیداند ولی خرده قروض داده شده، مال حاجی اسمعیل نیز قرار است داده شود؛ اشاره به اختلاف حساب با حاجی میر محمد و سرزنش مخاطب از بابت مبهم بودن حسابهایش؛ دادن دو تومان از ۱۵ تومان ماهیانه خانه به فاطمه خانم؛ اینکه برای خانه نان تهیه شده و نگران نباشد؛ اشاره به نوشته فرخ خان که با این نامه فرستاده میشود و درخواست عرقیجات؛ ازدواج دختر حاج محمد حسین با پسر حاجی...
-
۱تصویر
نامه از والده و منتصرلشکر
نامه در دو صفحه، احتمالا به عمید لشکر؛ یک صفحه از طرف والده نوشته شده، خوشحالی از رفع کسالت نورچشمی و بازگشتش به خدمت و فعالیت، آرزوی دیدار او، توضیح درباره دادن جواب نامهها بلافاصله پس از دریافت نامه، خبر رسیدن آرد و جوراب و کبکها، دریافت پولی که نویسنده برای خرجی میفرستد، قیمت سرداری، دلخوری حمیدالسلطان از مخاطب بابت ندادن نامه، درباره نگرانی حاجی اسمعیل بابت گندم و روغن، درباره گلها و کاشتن باغچه، سلامتی ملوک خانم و راضیه، اهالی خانه، همشیره و همشیرهزادهها، اشاره به پختن نان برای خانه، درخواست فرستادن ده تومان برای دادن طلب کربلایی محمد علی؛ در صفحه دوم منتصر لشکر اشاره کرده است که...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به معتمدالسلطان نورچشمی عمید لشکر، احتمالا از طرف منتصرلشکر؛ در خصوص فرستادن گندم به منظور فروختن برای خرجی و همچنین مقداری برای آقای سرهنگ، ارسال سلام به حمیدالسلطان، درباره فرستادن آرد، و تفاوت هزینه آرد کردن گندم، سفارش درباره دقت در جابهجا کردن اشیاء خانه و آوردن اشیائی که صورتشان را نوشته است، شامل مواد خوراکی (پیاز، تخم آلبالو، برگ مو و سبزی دلمه، زنجبیل، دارچین، فلفل، رازیانه، تخم گشنیز، زیره کرمان، خولنجان و سورنجان)، پارچه و لباس (چیت آستری، ابریشم شرابی، دکمه، دستکش سفید زنانه، پوتین برای محمد)، اسباب خانه (زیر سماور، کماجدان، آینه کوچک)، و ابزار نوشتن و مشق بچهها (کاغذ،...